بیادشاعرعاشورایی دانشجوی دکترای جرم شناسی شادروان رضاذکایی ازدیارتمدن کهن لرستان
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
بازدید : 324
نویسنده : غریبه آشنا

 ه" ﷽ "


علیانوشت 
بیاد زنده یاد شادروان رضاذکایی شاعرعاشورایی دانشجوی دکترای جرم شناسی
 
گاه نمیدانی ازدست داده ای یاازدست رفته ای 
قلم شال سیاهی برگردن کلمات خودپیچیده تابرسینه صاف کاغذبزندبانوحه هایی ازفراق دردشت شعورهایی که شعرغم انگیزشریان فرات رابرای مشک بی آبی که قادرنبودلبهای خشک سقایش رااندکی ترکندترسیم کردندباچشمه ای ازخون دل ...
بیادکسی که کسان بیکسی های بیکسان بوددربیکسی بی کسان وباباران چشم خاموش میکردشعله هایی رادرخیمه زاران تنهایی تاشایدتسلی باشدبرای عبورکاروانی غم گرفته ...
هنوزصدای پای کلماتی که قامتشان خم شده ازسنگینی واژه های عاشورایی درگوش زمان نجوامیکندمیان سینه ای خاموش ازدیدگان زمینی هایی کوردل...
بایدباچشم دل بازکنی مسیرافلاکیانی که حلقه ماتم زده اندومویه کنان گرداگردمرثیه های نینوایی برسینه میکوبندبانوایی جانسوزکه یادگادریست ازشاعری دلسوخته بنام رضاذکایی  
همان پنجه طلایی که رضای پروردگارش را بررضای انفاس وسوسه گرترجیع داد..
دانشجوی دکترای جرم شناسی که جرم پلیدیان ستمگررادرفرازین کرانه های دجله وفرات بخوبی نقش زمان نمود...
تابگویدجرم حسین مردانه زیستن بود..
وزینب چون دخترحیدرکراربودجرمی بس گران است درنظرملحدان بی خدا...
هنوزنوای ناله های دختری سه ساله درخرابه شام جان کلماتش رابه لب رسانده ودربغضی سنگین لحظات رابه تعظیم وادارمیکند...
واژه نشانی است کوچک ردی بر کاغذ که توان به دوش کشیدن معنای غم بار خداحافظی را نداردحقیقتی سنگین که گاه و بیگاه تاب از دل تنگ ما می‌برد
کاش این منظور به هر دلیل نه برای از دست دادن عزیزترین شاعراهل بیت بر کاغذ می‌آمداویی که بی‌شک گلچینی از خوبی‌ها و صفات پسندیده بودرضا نوری گهرهم دروادی اخلاق ورفتار وهم در دنیای کار وفعالیت الگویی برای دوستان و آشنایان بودهنوز صدای آهسته و گرم او نه در اذهان بلکه درکالبد زمان به گوش میرسداوحقیقتی است تابناک که همواره بر افق انسانیت خواهد درخشید. نوری گهر که سال‌ها با نگارش اشعارحسینی نقش موثر درشناخت مظلومیت سالارشهیدان بر جایی گذاشت با روحیه خستگی ناپذیر و رویی گشوده به حق در عرصه ی فرهنگ عاشورایی بود.
او دوستی از جنس صفا و صمیمیت واز تبار مردان نیک این روزگار بودازنیای سیاوش های عاشق طریق حسینی که آرش وارازمرزاعتقادیش دفاع میکرد...
اومازیاری بوددرعصرمعاصرتاحلقه وصلی باشدبرای تمدن ومذهب...
تا ابد جای تو در دیده ماست
سال‌ها گر گذرد یاد تو در سینه ماست
رضاجان آرام بخواب که شب به سوگ تو بیدار نشسته ...

علی_سرابی_یاقوند 
فعال سیاسی فرهنگی شاعرحماسی سرا بالاگریوه لرستان 


௹ ازلطف شما بی نهایت سپاسگزارم௹

:: موضوعات مرتبط: ادبیات , دلنوشته های غمگین , ,
:: برچسب‌ها: یادیاران , پیرغلامان حسینی , شاعران عاشورایی , لرستان , لک , ,



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: