هوالشهید
بازدلتنگ شهیدان شده این دل بیقرارم چرا من از شهیدان باید جدا بمانم
یارب دراین زمانه تنهاترین اسیرمباغم کهنه ازعشق همیشه همنشیبنم
زخمی که ماندبه سینه شدلاعلاج برایمیارب نظر کن به من به یارانم رسانم
کلبه احزان دل داند چه بوده حالم علیا به عجز گوید منتظر وصالم
تنهابه این دلخوشم روزی رسدنوبتم که این داغ جگرسوز بوده از این فرقتم
پیک صبا بیاور سربندی از مادرم چفیه یافاطمه گذاریدبر کفنم
این بوده حرف علیا از سرزمین پارسم پادشاهی میکنم که،غلام عباسم
رضوان وباغ جنت،نیست جزئی ازمکانم بهشتمن علقمه ست که بوده،درزمان
یک روزمیان منبرگستاخی هاشنیدم جزناله های جانسوزازکوچه هاندیدم
درمحراب عبادت دیدم خون حبیبم حادثه تشت زرداغش،نموده پـــیرم
گودالی ازغریبی کرده ازجان حزینم ازمشک پاره پاره شرمنده شدضمیرم
*ازسوخــتن خــیمه ها،یک داغ آتــشینیم صــدای کاروانی چـنیـن کرـده اسیرم دیروزجسارتی بودبه پیغمبرودینم
یک جاعل بی بوته شکست قلب امیرم بعدازنقی مظلوم آتش زدبله آیین ام
پیام من به شاهین این است که درکمینم تانگیرم ازتوجان آرام نمی نشینم
خون دودست عباس جاری شدبرزمینم قصاص ازدشمنانش هدف برترینم
شــــعــــر:علی( علیا )ســـــرابــی یاقوند
کپی بدون ذکرمنبع شرعأحرام است